آغوشم را باز کرده ام برایت

جایی که همیشه آرزویش را داشتی ،

جایی که برایت سرچشمه آرامش است
...
آغوشم را باز کرده ام برایت

، تشنه ام برای بوسیدن لبهایت

حرفی نمیزنم تا سکوت باشد

بین من و تو و قلب مهربانت

خیره به چشمان تو

آغوشم را بار کرده ام برایت........

قبل از اینکه به کسی بگی دوستت دارم

خوب فکراتو بکن

شاید چراغی در دلش روشن کنی

که خاموش کردنش به خاموش شدن او بیانجامد…

با تو زیر بارانم ، چتر برای چه ؟ خیال که خیس نمی شود !

____________________________

دوستی ها کمرنگ ، بی کسی ها پیداست / راست گفتی سهراب ، آدم اینجا تنهاست

____________________________

.تقسیم میکنم ، سهم روزهای آینده ام را …

یا در کنار تو یا در یاد تو …

____________________________

کاش خدا سه چیز را نمی آفرید !

عشق ، غرور و دروغ ؛ چون عشق هنگام غرور به انسان دروغ می گوید …

_____________________________

من از حرارت چشمانت یخ میزنم و از سرمای نگاهت آتش میگیرم …

مردانگی های تو فیزیک را هم نابود میکند ، من را که دیگر هیچ !

_____________________________

خیال بوسه ای
که اینجا ، جا گذاشتی اش ،

            بر لبانم سنگینی می کند ...

به خاک می افتم در مقابلت

فکر می کنی
            چیز دیگری هم

                        برای باختن دارم هنوز ؟

همیشه میترسیدم تو را از دست بدهم ، همیشه میترسیدم رهایم کنی ،مرا تنها بگذاری

اما…. تو آنقدر خوبی، که به عشق و دوست داشتن وفاداری

که حتی یک لحظه نیز فکر نبودنت را نمیکنم

همین مرا خوشحال میکند ، همین مرا به عشق همیشه داشتنت امیدوارم میکند

خواستم چشم هایش را از پشت بگیرم...

دیدم طاقت اسم هایی که می گوید را ندارم!!!

ای عــشـــــــــق کـــیـســــی

از همـه پرسیدن عـشـق چـیسـت ...؟

از کـودکی پرسیـدن عـشـق چیـسـت ؟ گفت ... بـــازی

از نـو جـوانی پرسیدن عـشق چیـسـت؟ گفت ....کیـنـه

از جـوانــی پـرسیـدن عـشق چیـسـت ؟ گفـت ... پـولو و ثروت

از پیـر پرسیدن عـشق چیـست ؟ گفت ... عمـر

از گـل پرسیدن عشق چیست ؟ گفت ... از من خوشبو تره

از پروانه پرسیدن عشق چیست ؟گفت ... از من زیباتر

از خورشید پرسیدن عشق چیست ؟ گفت ... از من سوزانتر

... و در آخـــــر از خود عشـق پـرسیدن .....؟؟؟؟؟؟

ای عـشـق تـو کیــســتی ؟؟؟ گـفـت بـه خـدا قـســم نـگـاهـی بیش نیسـتم

مـــــــــن زخمــــــــهای بی نظیری به تــن دارم
اما تــــ ـــــو مهــــربان تــــرینشان بودی ،
عمیـــــق تــــرینشان ،
عــــزیــــــــز تـــرینشان !

بعــد از تــــ ـــو آدم ها
تنها خــــراش های کوچکی بودند بــر پوستـــــم
که هیچ کـــــــدامشان
به پای تـــــ ــــــو نــــــرسیــدند
به قلبــــــم نـــــــرسیدند . . . !

اوج یک داستان عاشقانه

جاییست که برای اولین بار

دستش را در دستت میگیری...

تو

 تمام

سکوتی بلند……….
 

در امتداد این نگاه نشسته است.
 

یاد تو
 

چون هراسی سرد
 

مجمر وجودم را در بر گرفته است
 

من و این شکوه نگاه تو
 

تو و این نگاه ،بر نگاه خسته ام
 

نگیر نگاهت را
 

از من…….

چه خوش خیال است ! 

فاصله را می گویم  

به خیالش تو را از من دورکرده است  

نمی داند تو جایت امن است  

این جا !

دختر:خوشگلم

پسر:نه

دختر:دوستم داری

پسر:نه

دختر :اگه بمیرم برام گریه نمی کنی

پسر:نچ

دختر اشک تو چشماش جمع شدو پسر

بغلش کردوگفت:تو خوشگل نیستی

زیباترینی...دوستت ندارم عاشقتم

اگه بمیری برات گریه نمی کنم...منم میمیرم....

عشق، اگر عشق باشد…

ناممکن ترین ها را امکان مے بخشد

تنها برکه اے ست که مے توانے در آن غرق شوے و اما نفس بکشے!

من زیاد فکر نمے کنم

گهگاهی فکر مے کنم

اما هر موقع فکر مے کنم، به تو فکر مے کنم